loading...

سایفر بلاگ

کد های موفقیت

پریسا امانت بازدید : 34 جمعه 12 شهریور 1400 نظرات (0)

سلام به خوانندگان عزیز امروز می خوام درباره کریپتوکارنسی یا ارزهای دیجیتال صحبت کنم.

چند سال پیش که اسم بیت کوین برای اولین بار سر زبون ها افتاد کسی فکرش رو نمی کرد که امروز اینقدر با ارزش بشه!!(البته شاید سازنده اش می دونست؟!)

خوب بهتره اول اسم رمزارز رو یاد بگیریم که میشه کریپتوکارنسی---> کریپتو یعنی رمز یا کد و کارنسی یعنی اعتبار یا پول و ارز پس بیت کوین خودش کریبتوکارنسیه اگه می خواهید سرچ کنید ننویسید بیت کوین های دیگه چیه؟ کدام بیت کوین گرون تره؟ برای سرج بنویسید رمزارز یا با ارزش ترین کریتوکارنسی.

اوکی؟

خب پس این حل شد.👍

همه می دونن سرمایه گزاری توی دلار چقدر سود داره . بیشتر مردم اینو وقتی فهمیدن که دلار به بیست تومن رسید و یهو همه چی گرون شد.

برای سود بردن از دلار و سرمایه گذاری باید وارد بازار های مالی بشیم. اولین چیزی که به ذهنمون می رسه بورسه!

من خودم علاقه زیادی به بورس و سرمایه گذاری توی اون دارم ولی دردسر اون یکم زیاده.من زیاد چیزی نمی دونم ولی فکر کنم باید حضوری بری و اوراق سهام داری بخری. از اون جایی که مرکز بورس یا هر پایگاه بورس دیگه از خونه ی ما دوره قید این کار رو زدم. پس چی کار کنم؟؟؟؟

کریپتوکارنسی جواب تونه. شما می تونید توش هم سرمایه گذاری کنید هم ترید(خرید و فروش)

فرق این دوتا توی اینه که ترید برای اینه که پول رو چنج یا تبدیل کنید ولی سرمایه گذاری یعنی مقدار زیادی امرز ترز بخرید و اون هارو انبار کنید یعنی هلد کنید یا نگه دارید تا قیمتش بالا بره و سود کنید. با یه نگاه می شه فهمید سرمایه گذاری توی رمز ارزها همون بورس خودمه ولی بهتر و راحت تر و بی دردسر تر.

من قبلا فکر می کردم تنها راه سود توی کریپتوکارنسی استخراج یا ماینینگ اون رمزارز هستش چون بینش کوتاهی داشتم و چیزی نمی دونستم ولی شما می تونید خیلی راحت با هر مبلغی توی کریپتوکارنسی سرمایه گذاری کنید.

یه نکته هم بگم برای اونایی که بلد نیستن چی کار کنن...

اول از همه چند تا آموزش از تحلیل بورس و تحلیل تکنیکال و... درباره بورس و بازار ارز مطالعه کنید .

بعد توی صرافی ایرانی ثبت نام کنید فقط تتر بخرید.

تتر چیه تتر یه نوع رمز ارزه که پشتوانه دلاری داره نوسان زیادی نداره یعنی زیاد بالا پایین نمیشه .هیچوقت از صرافی ایرانی بیت کوین یا کریپتوکارنسی با ارزشی خرید و فروش نکنید چون احتمال کلاه برداری زیاده و ممکنه که صرافی ها هک بشن.

خوب بعدش برید توی صرافی خارجی تتر ها رو به بیت کوین و هر کریپتوکارنسی با ارزشی که می خواید ترید با چنج کنید .

معرفی صرافی ایرانی و خارجی و سایت های بدست اوردن بیت کوین در پست های بعد..

پریسا امانت بازدید : 59 چهارشنبه 27 مرداد 1400 نظرات (0)

سلام به خوانندگان عزیز وبلاگ انشالله که عزاداری هاتون توی این روزا با وجود کرونا قبول باشه...

خب همون طور که از عنوان این مطلب معلومه بالاخره کار پیدا کردم . من از 15 سالگی خیلی دوست داشتم کار کنم و دستم توی جیب خودم باشه و منت بالا سرم نباشه.

هر کسی یه جور اخلاقی داره و مطمعنم هیشکی از اینکه روی پای خودش بایسته بدش نمیاد. آهان راستی من 19 سالمه و مهر می رم توی 20 سال پشت کنکوری ام و از مهر می رم دانشگاه هنوز نمی دونم چی قبول شدم ولی نگران نباشید چون کنکور رو ریدم (دولتی قبول نشدم😑).

اولین کاری که کردم این بود که کوتاه نیومدم مثلا قبلا که میخواستم کار پیدا کنم خیلی شل می گرفتم دنبال یه کار آسون با حقوق بالا بودم و توی دنیای فانتزی زندگی می کردم .هر کاری رو قبول نمی کردم و مثل بقیه که هی توی گوشم می خوندن می خواستم درس بخونم پزشکی یا پرستاری قبول شم و از اون به بعد کار کنم یا مدرس زبان انگلیسی شم ...

ولی این سری عزمم رو جزم کرده بودم و خیلی مصمم بودم. با دخترخالم که کار می کرد صحبت کردم و ازش پرسیدم چه جوری کار پیدا کرده ؟ چی پرسیده؟ و ...

این صحبت کردن واقعا پر بار بود. من چند وقت بود که می خواستم تغییر کنم ، بچه که بودم فکر می کردم ادم ها تغییر نمی کنن سر همین تغییر نکردنه که ادم ها طلاق می گیرن چون نتونستن هم دیگه رو تغییر بدن . ولی الان متوجه شدم همه تغییر می کنن ولی ممکنه تغییر بعضی ها کند و آروم باشه و تغییر بعضی ها تند و سریع . عادت های ادم عوض میشه . یه چیز دیگه اینکه فکر می کردم سخنرانی های رایگان و همایش های رایگان هیچ چیزی به ادم یاد نمی دن و فقط محصول اصلی شون که پولیه رو تبلیغ می کنن (البته هنوز هم اینطور فکر می کنم) ولی متوجه شدم توی این همایش ها اگر خوب گوش کنی و نکته برداری کنی می تونی چیز های خوب و کاربردی زیادی یاد بگیری .

چرا دارم این هارو می گم؟؟

چون فکر می کردم هر چیزی که سرچ بزنی یا از کسی پرس و جو کنی به یه جواب کلیشه ایی می رسی. چون یه دوره از زندگیم پر بود از کار و حرف های کلیشه ایی و همین در من یه حالت تهاجمی و قانون شکن ایجاد کرده بود. دیگه دلم نمی خواست درس بخونم ، نمی خواستم مودب و تابع قانون باشم. طرفدار کسایی بودم که می گفتن "این کلیشه ایه" و"این تکراریه"...

چی توی من عوض شد؟؟ هیچی فهمیدم همین که می گیم یه چیز چقدر کلیشه ایه همین حرف هم خودش کلیشه ایه .متوجه شدم چه ادم کلیشه ایی بودم و دست روی دست بسیار است و قانون ها به دلیلی ایجاد شدن.ادب و احترام خوبی های خودش رو داره.

من توی فیلم و سریال ها از ادم های باهوش که اسم کسی رو یادشون نمی موند و به احساسات بقیه توجه نمی کردن و قانون شکن بودن خوشم میومد. فکر می کردم اینا ادم های خفنی ان و هم خودآگاه و هم ناخودآگاه شخصیت خودم رو مثل اون ها می کردم. بعد متوجه شدم چقدر تنها شدم درست مثل نابغه های داستان که از تنهایی می نالیدن ولی من هیچ وقت به اون بخش داستان توجه نمی کردم...

درواقع کل داستان این بود که این ادم ها می خوان تغییر کنن میشه گفت الگو اشتباهی داشتم.

متوجه شدم ادم هایی که به اسم و احساسات بقیه توجه می کنن از بقیه دوست داشتنی ترن .مثلا من یه معلم زبان داشتم که همیشه متوجه کوچیک ترین تغییر توی لباسام می شود و از من تعریف می کرد این اخلاقش فقط برای من نبود و این رفتار رو نسبت به بقیه هم داشت وقتی متوجه شدم من از توجه بقیه خوشحال می شم خودم رو مجبور کردم تا کوچیک ترین تغییر اطرافیانم رو متوجه شم تا اون ها هم خوشحال شن. کی از این که بقیه دوستش داشته باشن بدش میاد؟؟ هیچکی.

فکر می کردم نمیشه هم خوشکل و شیک بود هم باهوش... یا نمیشه هم درس خون باشی هم باحال... هم درس خون باشی هم سر زبون دار...

ادم درس خون توی ذهن فقط یه شکل داشت یه ادم غیر اجتماعی که کاری به جز درس خوندن نداره از صبح تا شب خرخونی می کنه و لباس های زشت می پوشه در حالی که ادم هایی که به خودشون می رسن ادم هایی ان که زیاد توی درس خوندن خوب نیستن البته این توصیف ها برای دوره های ابتدایی و راهنمایی کار ساز بود ولی هرچی ادم بزرگ تر میشه و میبینه که ادم می تونه هر دوی این خوبی ها رو توی وجود خودش داشته باشه ، دلش می خواد تغییر کنه.

وقتی دونه دونه اینا رو کشف کردم دیدم ادب و قانون برای دلیل خوبی ایجاد شدن. البته من از تغییرات خودم راضی ام . یعنی من خوشحالم که قبلا اون جوری فکر می کردم و حالا که درس هام رو گرفتم طرز فکرم عوض شده.

دلیل این طرز فکرم این بود که من ادم تابع قانون بودم. هیچ وقت جسارت نکردم و چیز های دیگه ایی رو تجربه نکردم. مدرسه رو نپیچوندم... به معلم هام بی احترامی نکردم... دوست پسر نداشتم... از مدرسه اخراج نشدم... درسی رو نیوفتادم...

توی زندگی روتین گیر افتاده بودم شاید اگه هر کدوم از تجربیات بالا رو داشتم دیگه نمی خواستم قانون شکن باشم چون وقتی رفتم دبیرستان، دوست های شیطون و قانون شکن دوران راهنمایی من ،ادم های آروم و درس خونی شده بودن. ولی من هنوز سیر نشده بودم و روحیه سر کش خودم رو داشتم . من خیلی تو دار بودم و توی خودم می ریختم و با خودم می گفتم بالاخره یه روزی فوران می کنم و اون روز بهترین روز زندگی من خواهد بود در حالی که من هیچوقت جرعت سرکشی نداشتم و از ادم های سرکش و خودرای خوشم میومد که می تونستن حق خودشون رو بگیرن.

البته من ادم عالی نبودم و همین من رو اذیت می کرد. من نه درس خون بودم نه مشروط.

من یه ادم عادی با کار های عادی که هیچوقت نمی تونستم رشد کنم.یعنی اونقدری درس می خوندم که نیوفتم ولی اونقدری نمی خوندم تا ممتاز و شاگرد اول باشم.

همیشه پست های انگیزشی رو تکراری و بی فایده و بیش از حد کلیشه ایی می دونستم درحالی که من طرز درست درس خوندن رو بلد نبودم و این نقص رو از پست ها و مقاله و سخنرانی های انگیزشی می دونستم.

برگردیم سر بحث اصلی

اره  دخترخالم گفت برای کار پیدا کردن می تونی توی برنامه دیوار و شیپور بگردی و معمولا روی مغازه ها زده نیازمندی ها

 - ازش پرسیدم خب چی بگم بهشون؟

گفت بپرس شرایط کاری تون چه طوره و اون هم شروع به توضیح ساعت کاری و حقوق و ....

 بعد گفتم چه کاری خوبه و تو تاحالا چه کار هایی کردی

اونم گفت توی پذیرش هتل ، منشی املاکی، شیرینی فروشی واشپزخونه کار کردم.

ازش راجب فروشندگی لباس پرسیدم اخه برگه به فروشنده نیازمندیم رو همه جا می دیدم و مغزم خالی بود از تصور شغل های دیگه.

که اون گفت فروشندگی شغل خوبی نیست اگه می خوای که کار پیدا کن که پشت باشه و زیاد با مردم سرکار نداشته باشی

از این حرفش یکم دلسرد و ناراحت شدم ولی انگیزم رو از دست ندادم بازم دنبال کار رفتم گفتم خوب میشه اگه من منشی یا دستیار توی کافی نت باشم چون هم کارم با کامپیوتر خوبه هم از فروشندگی بهتره. به یکی از فامیلمون گفتم اونم گفت کار زیادی برای انجام دادن نیست .درکش می کردم. البته این سومین باری بود که بهش می گفتم دستیار می خوای یا نه ؟ اخه اون خیلی ملایم ادم رو رد می کرد و این یادم نمی موند. درضمن به من گفت کار کاره هر کاری که ادم ازش پول دربیاره و یه سرمایه برای خودش داشته باشه عالیه و فروشندگی بد نیست.همین حرفش باز بهم امید داد

شروع کردم به سرچ و یه لیست از کارهایی که می تونم و کار هایی که خوبن نوشتم تا تصورات خودم از کاری که می خوام پیدا کنم زیاد باشه و روی یه کار زوم نکنم.

این لیست به شرح زیره(شما هم می تونین برای ایده گرفتن ازش استفاده کنین)

  1. فروشندگی(لباس)
  2. دستیار کافی نت
  3. منشی
  4. کار توی کتاب خونه و لوازم تحریری(فروشندگی)
  5. کار توی عطاری (فروشندگی)
  6. دستیار عکاس
  7. تدریس
  8. دستیار بستنی و ابمیوه فروشی
  9. منشی باشگاه ورزشی
  10. صندوق دار رستوران
  11. گارسون یا سرور رستوران
  12. کار توی کافی شاپ
  13. بازاریابی و فروش
  14. طراح گرافیک
  15. نسخه پیچ و آمپول زن(کار توی دارو خونه)
  16. وبلاگ نویسی
  17. برنامه نویسی و سایت نویسی
  18. آمار گیر(جمع آوری اطلاعات برای شرکت ها)
  19. ساخت صنایع دستی
  20. مراقبت از کودک (یا سالمند)
  21. نظافت و خرید برای منزل
  22. تایپ و ترجمه
  23. خدمات ماساژ-- توی باشگاه و سالن ورزشی .استخر ومجتمع تفریحی
  24. وارد کردن داده
  25. بازاریابی تلفنی

بعد شروع کردم توی خیابون ها گشتن و توی برنامه دیوار قسمت استخدام رو چک کردن، بعد چهار روز بالاخره دل رو زدم به دریا آخه جرعت داخل شدن توی مغازه رو نداشتم فقط آگهی ها رو می دیدم .

وارد اولین مغازه شدم و بقیه چیزا خودش درست شد

سلام ببخشید شرایط کاریتون چیه؟

شروع کرد به توضیح دادن از ساعت 10 تا 2 و از 4 تا 9.30 دو روز مرخصی در ماه و حقوق هم 1میلیون و 200 تومنه کاری که می خواستم نبود من کاری با حقوق 1.5 یا 2 میلیون می خواستم ولی برای تجربه بد نبود بنظرم مرد خوبی اومد به برگه زده بود که به فروشنده نیازمندیم. وقتی به مامانم گفتم وقتی فهمید صاحب کارم مرده خیلی مخالفت کرد و منم نمی خواستم کوتاه بیام می گفت بابات نمی زاره پیش مرد کار کنی خیلی عصبانی بودم ولی خوب معلوم شد بابام اصلا کاری به این کار ها نداشت و مامانم کاسه داغ تر از اش شده بود.

و این طوری بود که من بالاخره اولین کارم رو پیدا کردم.کار فروشندگی سخت تر از اونیه که فکرش رو می کنید باید مغازه رو جارو و تی بکشی. مانکن ها رو بزاری جلوی در .میز کار رو دستمال بکشی . با اومدن هر مشتری از جا پاشی و دونه دونه هر لباس رو توضیح بدی.

حقوقش ارزش کاری که می کنی رو نداره برای همین تصمیم گرفتم درس بخونم تا به حقوق و شان اجتماعی بالاتری برسم.حالا بقیه که می خوان پزشکی یا دندون پزشکی رو بخونن درک می کنم

ارادت مند شما

پریسا امانت

پریسا امانت بازدید : 63 چهارشنبه 16 تیر 1400 نظرات (0)

سلام دوستان هممون تاحالا عبارت "کسب درامد از اینترنت" رو سرچ کردیم و به امید اینکه راه تازه ایی پیدا کنیم یا یه جورایی مثل معجزه بدون زحمت و دردسر پولدار بشیم. سایت ها هم از این نیاز و اشتیاق استفاده می کنن تا می تونن چرت و پرت می نویسن تا یکم بیشتر توی سایتشون باشیم و رتبه اشون بره بالا ...

بهر حال می خوام اصل قضیه رو بگم

  • اولا هیچ کار اسونی وجود نداره کار های اینترنتی و کار در منزل (تایپ و ترجمه) هر کدوم سختی خودش رو داره نابرده رنج گنج میسر نمی شود
  • همه ی کار های اینترنتی مثل هم ان همشون درامد با تبلیغات هستش

 

چرا همه ی کار های اینترنتی شبیه هم ان؟ همشون به اعضا ،دنبال کننده ،بازدید کننده دارن که یعنی هیچ فرقی نمی کنه چی کار می کنی وبلاگ می زنی پیج اینستا می زنی یا کانال تلگرام همشون نیاز دارن تا فالورر یا اعضا شما زیاد باشه

حالا روش های کسب درامد........

  • به طور مستقیم تبلیغ بگیرید و پول دربیارید
  • به روش های غیر مستقیم کلیکی یا نمایش بنر اقدام کنید
  • بازاریابی محصولات دیگران رو بکنید و پورسانت بگیرید

پس فرقی نداره می خواید چی کاری رو شروع کنید مهم ترین و سخت ترین کار داشتن مخاطب هستش. تموم شد.

حالا یه سری نکات کوچیک رو گوش زد می کنم

  1. توی کسب درامد های کلیکی، با کلیک و تلاش و پشت کار به هیچ جا نمی رسید(من کلی زور زدم ) تنها راهش زیر مجموعه گیری که اگه مخاطب زیادی داشته باشی شانست برای زیرمجموعه گیری هم بیشتر میشه
  2. برای اینکه به صورت مستقیم تبلیغ بگیرید نیازمند اینه که مخاطب های فعال و واقعی داشته باشید تا دیگران به شما اعتماد کنن. تنها راه جذب مخاطب واقعی هم اینه که یکم سر کیسه رو شل کنید و مایه تیله بزارید وسط یا کلی محتوای عالی و با ارزش تولید کنید و کلی وقت بزارید تا ک**تون پاره شه و به سختی به جایی برسید
  3. بازاریابی محصولات دیگران یه جورایی از بقیه اسون تره اگه بخوای خودت چیزی بفروشی باید کل زندگیت رو بگردی ببینی چیز با ارزش و به درد بخور داری تا یکی پیدا بشه و اونو بخره یا نه؟ ولی توی بازاریابی تو هیچی نداری ولی میتونی با تبلیغ کسب درامد کنی

راستی در مورد کسب درامد های دیگه مثل ترجمه و تایپ که یه جورایی زیاد با اینترنت کار نداره  توضیح نمی دم.منظورم اینه که می تونید یه برگه چاپ کنید بزنید توی خیابون به شما زنگ می زنن.یا تبلیغ تون رو توی سایت ها و .. بزارید که باز هم مخاطب زیاد می خواد تا از اینترنت مشتری جذب کنید.این سایت های ترجمه و تایپ هم هستن زیاد بهشون اعتماد ندارم به جز دو تا سایت برای فریلیسنری که اسمشون پونیشا و انجام می دم هستش ایشالله توی پست دیگه کامل توضیح می دوم همچنین سایت های فروش فایل و اینکه چی بفروشیم و روش های بازاریابی.

این پست بیشتر دست گرمی بود تا شما یکم از دنیای فانتزی دور شید وارد دنیای واقعی شید که هیچکس بدون دلیل خوبی نمی کنه و هیچ گربه ایی محض رضای خدا موش نمی گیره پس زرنگ باشید و گول یه شبه میلیادر شدن و درامد میلیونی در منزل رو نخورید همیشه ببینید اگه یه چیزی زیادی خوب بود که بشه باور کرد شک نکنید که دروغه و کلاه برداریه.

نتیجه گیری .

سریع بلند شید برای خودتون یه سایت ، وبلاگ ، پیج ، کانال و .... بزنید و شروع کنید به تولید محتوا و جذب مخاطب

تعداد صفحات : 2

درباره ما
تلاش من اینه که این سایت ارشیوی از مهم ترین و با ارزش ترین مطالب و اموزش ها باشه
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 85
  • بازدید ماه : 400
  • بازدید سال : 1,237
  • بازدید کلی : 3,039
  • کدهای اختصاصی